من لیونل آندرس مسی هستم و در 24 ژوئن 1987 در شمال روزاریو در استان سانتافه آرژانتین متولد شدم. و اکنون مهاجم تیم بارسلونا و تیم ملی آرژانتین هستم. من دو تبعیت آرژانتینی و اسپانیایی دارم. مرا لئو ، لیو یا لا پولگا (کک) صدا می زنند.اما بیشتر اوقات از لئو استفاده می کنند پدر و مادرم از دوران کودکی ام برایم تعریف کرده اند که زمانی که تازه راه رفتن را یاد می گرفتم، علاقه ی بسیاری به توپ داشتم. من درست به یاد نمی آورم چون تصورش واقعا مشکل است که من با توپ می دویدم. اکثر شما از قبل می دانید که زمانی که من یک کودک 8 ساله بودم برای این که سرعت رشد عادی داشته باشم باید درمان های سخت انجام می دادم. من همیشه به یاد دارم که هر شب در تختم دراز می کشیدم و به پاهای من تزریق می شد. اصلا خوشحال کننده نبود . می توانم به شما قول بدهم که آن زمان هم می خواستم فوتبالسیت شوم .اما مشکل اینجا بود که هزینه های درمان بسیار بالا بودند و خانواده ی من نمی توانستند آن ها را پرداخت کنند. پدر و مادرم همه کار برای من انجام دادند و من برای همیشه از آن ها ممنون خواهم بود. و در آخر معلوم شد که چاره ی کار در اسپانیاست ، جایی که ما خویشاوندانی داشتیم. پدرم در آن جا (لریدا) کار پیدا کرد و من هم موقعیت آزمون دادن برای تیم بارسا را پیدا کردم . خوشبختانه آزمون بسیار خوب بود و من پیش از آن می دانستم که باید فرصت بازی در تیم را پیدا کنم. در آن زمان به خوبی یادم هست که من و خانواده ام تصمیم گیری سختی داشتیم. سوال ما این بود که آیا به خانه برگردیم یا شانس خود در بارسلونا را امتحان کنیم. به نظر سوال آسانی می آید اما وقتی که به آن زمان فکر می کنم بسیار ناراحت می شوم. یک روز پدرم از من پرسید :« لئو ! می خواهی چکار کنی؟» و من پاسخ دادم :« من دوست دارم بمانم.» من این حرف را با قاطعیت زدم و به سمت بر آورده کردن آرزوهایم رفتم. من هرگز از آن تصمیم پشیمان نشدم و همانطور که می دانید خانواده ام همواره از من حمایت کردند ************
سوال و جواب های شخصی با لیونل مسی -شماره ی مورد علاقه؟ 10 -غذای مورد علاقه؟ غذا های آرژانتینی که مادرم درست می کند . همینطور باید بگویم که پدرم به طور حرفه ای آشپزی می کند -دسر مورد علاقه ؟ شیرینی -رنگ مورد علاقه؟ قرمز -مکان مورد علاقه؟ روزاریو ، آرژانتین و محله ای که در آن بزرگ شدم -اگر فوتبالیست نمی شدی چه کاره می شدی؟ همیشه این را از خودم می پرسم اما هیچ پاسخی برای آن ندارم. من از زمانی که خیلی کوچک بودم فوتبال را دوست داشتم و زمانی که 13 ساله بودم به بارسا وارد شدم. -اولین کاری که در روز انجام می دهی؟ به حمام می روم -کدام قسمت از شغلت باعث ناراحتی توست؟ دوری از خانواده -و کدام قسمت شغلت را بیشتر دوست داری؟ محبت هوادارن و بازی فوتبال -کتاب مورد علاقه؟ ال مارتین فیرو اثر خوزه هرناندز -سریال مورد علاقه؟ گمشده و فرار از زندان -کوه یا ساحل؟ من عاشق ساحلم -سفر مورد علاقه؟ جای خاصی را ترجیح نمی دهم اما از سفر به دیسنیلند واقعا لذت بردم. -هدفت در زندگی چیست؟ به دست آوردن جام های ممکن و رشد یافتن مثل یک انسان -زندگی متاهلی یا مجردی؟ راستش.... من از این که هستم راضی ام -حیوان مورد علاقه ؟ سگ -چه چیزی تو را عصبانی کند؟ یک سری چیز ها... اما معمولا بی عدالتی و رنج بردن مردم تنگدست -نقطه ضعفت چیست؟ من خجالتی هستم -و نقطه ی قوتت؟ من سعی می کنم هر روز انسان بهتری باشم -شیرین یا خوشمزه؟ شیرین -استادیوم مورد علاقه؟ کمپ نو -یک خاطره؟ روزی که اولین بار برای تیم اصلی بازی کردم و فینال لیگ قهرمانان اروپای 2009 -به اولین روزی که برای تیم اول بارسا بازی کردی برگرد. چه احساسی داری؟ خیلی دوست داشتنی است. من فقط یک خاطره ی فوق العاده دارم. بازی کردن در کنار رونالدینیو ، دکو ، سامو..... خیلی شگفت انگیز بود من همیشه به یاد دارم که رونالدینیو چطور خواست من در کنارش بازی کنم. در فضای بین او و موتا..... اما من باید تا موافقت رسمی باشگاه صبر می کردم -گوشت یا سبزیجات؟ گوشت گاو و سالاد -یک راز؟ من رازی ندارم -زمستان یا تابستان؟ تابستان -فوتبالیست مورد علاقه؟ مارادونا -به کسانی که تو را با دیگو مقایسه می کنند چه می گویی؟ آن ها حتما هرگز بازی های او را ندیده اند -حرکت مورد علاقه؟ انعطاف رونالدینیو -بدترین خاطره از بازی؟ مصدومیت هایم -و بهترین خاطره ات از بازی؟ خیلی چیز ها.... قهرمان شدن در جام های مختلف با بارسا و مدال طلا با آرژانتین در پکن -تورنومنت مورد علاقه؟ جام جهانی
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی